ميبايست تابلوي بنگاه اقتصادي را از درب غارها پايين آورد. اكنون ديگر اين ديدگاه كه صدها غار مثل عليصدر داشته باشيم و همه آنها نيز آمار نجومي بازديد و منبع درآمد آنچناني داشته باشند و سالانه تا 700هزار گردشگر با تجهيزات قديمي بدون آنكه اين حجم ورود و خروج نفعي به حال گردشگر داشته باشد، غلط است.
غار عليصدر سالها با بيتوجهي و نبود تخصص همانند يك پاساژ تجاري دولتي بين متوليان مختلف دست بهدست و دچار بحران شديد زيستمحيطي شد. در چند سال اخير با عضويت غار عليصدر و غار كتلهخور در انجمن غار و غارشناسي ايرانيان و مراودات كارشناسان داخلي و خارجي و همسويي مديران اين دو غار (عليصدر و كتلهخور) موفق به عضويت در اتحاديه غارهاي توريستي جهان شدند و پس از آن بود كه دوره برونرفت از بحران در اين غارها آغاز شد.
اگر به غارها بهعنوان آخرين و باارزشترين اكوسيستمهاي باقيمانده زيستكره نگاه كنيم يا آنها را بهعنوان آخرين جلد كتاب تاريخي سرگذشت سرزمين تورق كنيم، آيا باز هم كتاب غارهاي ايران بيمحابا و بدون محافظ دست بهدست ميشوند؟ صدها باكتري و ميكروب مفيد و مضر در غارهاي ايران وجود دارند كه ميليونها سال در فضاي ايزوله غارها زيستهاند و ماموريت خويش را در حفاظت و حراست از اكوسيستمها و ميكرواكوسيستمها به خوبي انجام دادهاند. اما گردشگران بدون اطلاع و بيضابطه به چنين فضايي ورود ميكنند و تعداد زيادي باكتريها و ميكروبها را به داخل غارها وارد و باكتريهاي غار را خارج ميكنند. به اين ترتيب نادانسته اكوسيستم آسيبپذير و شكننده اين بخش مهم از زمين دچار مشكل ميشود و آسيبهاي جبرانناپذير به آنها وارد ميشود كه درماني برايشان نيست.
اين ورود بيضابطه به جايي رسيده است كه حتي بازيدكنندگان و گردشگران به بيماريهاي ناشي از حضور در غار دچار شدهاند كه درمان و داروي آنها هنوز شناسايي نشده است. مثال تخريب غارهاي ايران در غار آبي دانيال كه از نظر انجمن غار و غارشناسي ايران غار از دست رفته و نابود شده است، از سوي غارنورد صاحبنام انگليسي با روند تخريب تند توصيف شد. غارشناسان ايران 3 سال فرياد زدند كه براي زنده ماندن و آسيب نرسيدن به غار آبي دانيال بايد اين غار بسته شود اما توجهي به اين فريادها نشد و حالا از آن غار كه آب قابل شرب در آن جريان داشت، چيزي باقي نمانده و گردشگران براي نجات خويش و حفاظت از خود در برابر بيماريهاي لاعلاج پوستي ناشي از اين غار ديگر نبايد به دانيال ورود كنند.
غارهايي كه بعضاً محلي براي درمان بيماريها بودند، اكنون با بازديد بيرويه و غيرمسئولانه خود به مركز نشر بيماريها تبديل شدهاند. آبهاي زيرسطحي غارها كه از پاكترين آبهاي سرزمين بودند، با حضور گردشگران غيرمسئول به حكم مديران كمدانش و با ماسك فريبنده كارآفريني با نيت شوم تغيير رنكينگ گردشگري به آلودهترين آبها تبديل شدهاند. هجوم بيضابطه به غارها به حدي است كه در هفتههاي اخير خبر كشتهشدن 2گردشگر بهدليل ريزش تونل برف و يخ چما كه به غلط نام غاريخي به آن داده شده است، تيتر رسانههاي كشور شد. خبر گازگرفتگي اهالي روستاي نام نيك سمنان و بخش كال شور شهرستان ميامي در داخل غار نامنيك نيز از ديگر خبرهاي تلخ در ورود بيضابطه به غارها بود كه البته با نجات محبوسشدگان پايان خوش يافت.
در 2سال گذشته چندين مرتبه رنكينگ غارهاي كشور به همت غارنوردان بيادعا جابهجا شد؛ بدون آنكه دولت هزينهاي متحمل شود و براي قهرمانان از جان گذشته بزرگداشت بگيرد. بنابراين ضروري است اگر در كشف و نقشهبرداري و معرفي غارها از سازمانهاي متولي مانند سازمان حفاظت محيطزيست و سازمان ميراث فرهنگي، صنايعدستي و گردشگري و سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري و... حمايتي در استفاده پايدار بر پايه اصول علمي از غارها صورت نميگيرد، از بهرهبرداري دائم ارگانها و سازمانهاي خاص از غارها نيز جلوگيري شود و پيش از تحويل سرمايههاي ملي شكننده به پيمانكاران دولتي يا خصولتي از تخصص، تجربه و برنامه متوليان بهرهبرداري از غارها اطمينان حاصل شود. اكنون در ابتداي دولت دوازدهم و با جابهجايي 2عضو اصلي كارگروه غارشناسي كشور بهتر است تا معاون محيط طبيعي و رئيس كارگروه غارشناسي كشور و معاون گردشگري بار ديگر سراغ اختراع چرخ نروند و آموزشهاي اكوتوريسم را از ابتدا شروع نكنند. بيش از 30سال از تشكيل كارگروه غارشناسي كشور ميگذرد و اكنون بايد پرسيد چند قفل در حفاظت از غارهاي كشور باز شده است. غار پراو با كاشفان انگليسي و لهستاني خود، 50 سال ركورد عميقترين غار ايران را يدك ميكشيد اما در 2سال گذشته به همت غارنوردان ايراني با غار جوجار به عمق ١٠٩٧متر اين ركورد جابهجا شد و با اكتشاف چاهغار قلا در كوهستان پراو به عمق ٥٦٥ متر، جايگاه دومين چاهغار جهان به قلا رسيد.
در اين شرايط سازمان ميراث فرهنگي به تنهايي متولي بيش از يكسوم غارهاي كشور است و به همين دليل مسئوليت بيشتري در حفاظت و صيانت از غارهاي ايران برعهده دارد. سال گذشته اما غارهاي زيادي در ايران آسيب فراوان ديدند كه از بين رفتن قطعي 2غار جهنم در بشرويه طبس خراسان جنوبي و غار آبي دانيال در سلمانشهر از آن جمله بود. حالا وقت اين پرسش است كه متوليان دولتي چه اقدامي براي صيانت از مهمترين پديدههاي زمينشناختي و ارزشمندترين مكانهاي علمي و حتي گردشگرپذير ايران كردهاند؟
نظر شما